(هيچکس)
به نامه خداونده جان آفرين...حکيمه سخن بر زبان آفرين...
خيابونا با ما آشنان قدمامون روشون موندگاره...
کی نفس بکشه يا که نه رسمه روزگاره...
بچها تو خيابونن امّا زياد توش نميمونن چنکه ميدونن
زندگيه خيابونی چه خطر داره...
کسی نيست که بکس و بر هزر داره...
قدممون چه سنگينن وقتی راه ميريم...تيريپّه بکسمونو همينجا
ميگيم...
قمها به کمر زيره لب اين جملرو ميخونيم....خدا تو جنگله
اسفلت بزار زنده بمونيم...
درختايه اهنی ،حيوونا يه انسان نما...رسمه شاخبازی رو تو
خيابون ميکنن روا...
بچهامون هنوز مثله عشاق مستن...نکه تيغها با اين بدن
آشنا هستن...
هنوزم بکس ما با مرامن...ميذارن تيريپّه معرفت و برا من...
دارم برادری پاهاش چوبی،نيم تنه يه آهنی...امّا نيستش از جنسه
آدمی...
خونه آريایی داره تو رگم جريان...اين واژه حيات که هنوز داره
شريان...
ايرانی زندگی ميکنم ايرانی ميميرم...وقته جنگ اسلحه تو دست
ميگيرم...
غمها به دستشونه،شروع ميشه رقسه غمه...مستونه
ميرقصن،هر چند هيجان کمه...
همخوان :
اينه تيريپّه ما،تويه خيابونا... (2 بار)
هيچ-کس
روزا پول در مياريم،شبا به فکره خرجش...قليون ميچوقيم صبح
تا شب،نيستيم به فکره ترکش...
بين قاچاقچيا سالم موندن مرد ميخواد...از روهه زخميه من
صداي ناله سرد مياد...
تا وقتی که هست هيچ-کس ،021 ام زندس...تو درگيری با دشمنا
نميدونی چه رندست...
پيشبينی شدنی نيست حرکاته ما...برنده يا بازنده فرقی نداره
تويه ذات ما...
در آرزويه مرگ چه شيرينه گفتها...ما لاتايه بيختريم،نفس
گفت به ما...
همخان :
اينه تيريپّه ما،تويه خيابونا... (2 بار)
نظرات شما عزیزان: